مصاحبه با دکتر محمدعلی صفورا، نویسنده و کارگردان و مدرس انیمیشن،عضو هیئت علمی گروه سینما دانشگاه تربیت مدرس ارسال شده در تاریخ :1399/11/21 جشنواره هنرهای دیجیتال هکاتم، چه نکات متمایزی نسبت به دیگر جشنوارههای هنری کشور که بهصورت دانشجویی، در سطح کشوری برگزار میشوند، دارد؟ از نظر من مهمترین ویژگی جشنواره هکاتم این است که این جشنواره با شور و شوقی شکل میگیرد و برگزار میشود که این شوق بزرگترین ویژگی آن است و همة آن انرژی و نیروی دانشجویی را ما در این برگزاری میبینیم. من خودم در جشنوارههای خارجی هم حضور داشتم و آنجا هم نیروهای دانشجویی را میدیدم که چقدر با علاقه در برگزاری جشنواره شرکت میکردند. من به نوعی یاد جشنواره های طراز یک فیلم کوتاه در دنیا افتادم وقتی بچهها را دیدم که انقدر انرژی میگذارند و همة کارها را خودشان انجام میدهند. نکتة بعدی که جشنوارة شما را متمایز ميكند این است که بخشهای مختلفی دارد، این که فقط فیلم و هنرهای دراماتیک نیست و انواع مدیومها و رسانهها و هنرها را شما در این جشنواره تحت پوشش قرار میدهید. اين موضوع باعث ميشود که طیف مخاطب شما به شدت وسیع بشود و شرکت کنندهها نيز، هم زیاد بشوند و هم تنوع بينشان باشد. همچنين به نظر من اگر یکمقدار براي فراخوان دادن تبلیغات بیشتری انجام بدهيد، قطعا به لحاظ فراگیری و تعداد شرکت کننده جشنواره رشد چشمگيري پيدا خواهد كرد. برگزاری شش دوره از جشنواره هنرهای دیجیتال هکاتم، چه دستاوردهایی برای این جشنواره و در سطح کلان، برای دانشجویان شرکتکننده داشته است؟ من فکر میکنم حالا که متاسفانه به خاطر کرونا جشنواره به شكل مجازي برگزار ميشود، این اتفاق باعث شده است که یک جشنواره از ذات خودش که جمع شدن و صحبت و گفتگو درباره ی هنر و رسانه است فاصله بگیرد. اما این که اين جشنواره به هر ترتيب برگزار ميشود حتي به همين صورت مجازي، باز هم به نظر من از برگزار نشدن خيلي بهتر است. جشنواره ها محمل و محلی هستند برای گفتگو، برای شنیدن نظرات دیگران، برای صحبت کردن در باب هنر، برای صحبت کردن دربارة جایگاه هنر در زندگی مردم، دربارة اینکه هنر چقدر میتواند جمعهاي فرهنگي يك جامعه را توسعه بدهد . خب این صحبت ها میتواند در زمان جشنواره ها اتفاق بیفتد و متاسفانه در این دورهی کرونا این گفتگوها كمتر وجود دارد. امیدوارم، امیدوارم که هرچه زودتر این شرایط تمام بشود و باز دوباره همة بچه ها دور هم جمع بشوند، اساتید جمع بشوند، گفتگوها دوباره شکل بگیرد و آن توسعه و گسترشی که باید از جانب برگزاری جشنوارهها در جوامع اتفاق بیفتد، آن را ما دوباره بتوانيم شاهدش باشیم. يك جشنواره، جشنوارهای که خوب برگزار میشود و و سیعالطیف است، قطعا میتواند خیلی از افراد را به خودش جذب كند و تبدیل به یک کانون بشود. این تبدیل به کانون شدن برای یک جشنواره به نظرم خیلی مهم است. و جشنوارهی دامغان که خب شهر خود من هست امیدوارم که بتواند این ويژگي را هرچه بیشتر ایجاد کند. جشنواره اگر خوب برگزار بشود، جشنوارهای میشود صاحب شناسنامه که شرکتکنندهها همیشه منتظرش خواهند بود، نامش را خواهند آورد، دربارهاش گفتگو خواهند کرد و منتظرند که آثارشان در آن نمایش داده شود. نکتهای که میخواهم بگويم این است که تداوم يك جشنواره بسیار بسیار مهمتر است تا اینکه تا الان چه تاثیری گذاشته است یا نگذاشته، دراز مدت بودن هر جشنوارهای و تداوم آن ميتواند منجر به اثرگذاري صحيح و مورد نظر ما بشود. پس فعلا بهتر است به این فکر بکنیم که جشنواره هکاتم باید ادامه پیدا کند و پيوسته تلاش کنیم که گسترشش بدهیم. جنابعالی پیشتر به عنوان داور پنجمین جشنواره سراسری هنرهای دیجیتال هکاتم، در کنار دانشجویان و برگزارکنندگان این رویداد سراسری حضور داشتید. ارزيابي شما از آثار شرکتکرده در دوره پیشین جشنواره چگونه است؟ به طور كلي سطح کیفی برگزاری جشنواره هكاتم را چطور ارزيابي ميكنيد؟ سطح کیفی آثار... من فکر میکنم باز هم هنوز زود است که قضاوت قطعی بكنيم، به اين خاطر كه جشنواره هنوز نوپا است، یعنی جشنواره با پنج دوره شش دوره تازه دارد شکل میگیرد و به زمان بیشتری نياز دارد؛ ما هرچه بتوانيم جشنواره را وسیعتر بکنیم و افراد بیشتری از آن اطلاع داشته باشند و آثار خودشان را بفرستند، آنموقع تازه برگ برنده دست ما خواهد بود و میتوانيم امیدوار باشیم که جشنواره تاثیر خودش را گذاشته است. به نظر من باید صبر بکنیم هنوز و آثار بیشتری در هر دوره براي جشنواره ارسال شود، دانشجوريان در رشتهها و دانشگاههاي مختلف از آن اطلاع پیدا کنند، آن وقت ميتوانيم شاهد رسیدن سطح کیفی آثار به آن سطحی که استاندارد جهانی است و یک جشنواره را به سطح جشنواره های الف ميرساند، باشيم. من فکر میکنم آثاری که فعلا آمده به لحاظ کیفی در آن سالی که من در جشنواره داور بودم، به گونهاي بود که ما میتوانستيم آثار با کیفیت بالاتری را هم شاهد باشیم. تقریبا آثاری بود که درجه یک نبودند، اما آثار درجه دو را ما شاهدش بودیم، آن هم به اين خاطر است که هم معضل کرونا و عدم اطلاعرسانی كافي را داريم و هم برخي مسائل ديگر. يك جشنواره نیاز دارد حداقل شش ماه قبل از برگزاري، تبلیغاتش آغاز بشود و آنوقت میبینیم که طیف آثاری که میرسد خیلی وسیع خواهد بود و کیفیت بهتري هم خواهند داشت. البته جشنواره کم کم باید یاد بگیرد که چگونه برگزار بشود، حرفهای برگزار شدن براي يك جشنواره بسیار مهم است. من امیدوار هستم که خيلي زود این جشنواره دوباره خارج از شرایط کرونا برگزار بشود، خودم بتوانم حضور داشته باشم، تجربهای که از جشنوارههای دیگر دارم را به شما انتقال بدهم و شما بتوانید به شکل استاندارد جشنواره را برگزار کنید. به هر حال به همین شکلش هم براي دانشگاهی که در یک شهرستان است و نوپا هست تقریبا، به نظر من خیلی خوب است و امیدوارم که سال به سال بهتر بشود. نظر شما در رابطه با برگزاری مجازی برخی از رویدادها و جشنوارههای هنری، در این شرایط تحت تاثیر همهگیری ویروس کرونا چیست؟ ما ديگر ناگزيریم از فضای مجازی استفاده کنیم و كرونا به نوعی شتابدهندة این بود که همة ما درگیر آن بشویم؛ چه براي برگزاري جشنواره، چه برگزاري كلاس، وركشاپها، نشستها و الي آخر. مسلما برگزاري هر نشستي به صورت حضوری بسیار بسیار تاثیرگذارتر خواهد بود، اما در اين شرایط و انتخاب بين بد و بدتر، قطعا میشود شرایط بد را انتخاب کرد که حداقل نشست را برگزار بکنیم تا شرایط بدتر که اصلا برگزار نکنیم. پس باید برگزار بشود، هرچند اگر مخاطب کم باشد، اینترنت ضعیف باشد، قطع و وصل شود، نشود به موقع فيلم پخش كرد يا نشود به موقع پرسش و پاسخ داشت. به هر حال در چنين شرایطي، برگزاري مجازي وركشاپها از نبود آن قطعا بهتر است. حداقل این جریان را دارد ادامه میدهد و آن را متوقف نكرده است و به هر شکل به نظر من در همين حد هم میتواند مثبت باشد، اما هیچوقت نمیتواند جلسات حضوری را تكرار كند. ممنون که این اتفاقات افتاد؛ این بحث ها صورت گرفت و تعامل و گفتگو بین دانشجویان، اساتید و کارشناسان در همین حد هم صورت گرفت. به هر حال فعلا مجبوریم که به همین اندك بسنده كنيم! جشنواره مجازی؛ فرصت یا تهدید؟ همانطور كه پيشتر اشاره كردم، حالا كه شرايط برگزاري حضوري جشنواره فراهم نيست، برگزاری جشنواره حتي در این شکل به صورت مجازي هم يك فرصت است. از طرف ديگر، حتی اگر شرایط عادی بشود و جشنواره به شكل حضوري برگزار شود، آنهايي كه بتوانند حضورا در جشنواره شركت كنند كه خب چه بهتر اما براي آندسته از مخاطبان كه نمیتوانند از شهرهای دور بیايند و در محل جشنواره حاضر شوند، فضای مجازی اين امكان را فراهم كرده است که هر کسی که مخاطب این جشنواره هست بتواند از دور و نزدیک به آن دسترسي داشته باشد. به نظر من كاري كه از این به بعد هر جشنواره بايد انجام دهد اين است که حتی در صورت برگزاري حضوری هم، جشنواره به شکل مجازی براي بقية مخاطبین در دسترس باشد. این یک فرصت شد تا ما بتوانیم به امکانات فضای مجازی فکر بکنیم، توجه بکنیم و از آن استفاده كنیم. اما باز هم تاکید میکنم، همة ما منتظر هستیم که این شرایط برطرف شود و باز همه بتوانند دور هم باشند. در آن زمان قطعا دورهمیهای غيرحضوري از طريق فضای مجازی براي افرادي که نمیتوانند حضوري بیايند غنیمت خواهد بود. جایگاه و ضرورت هنر دیجیتال در زمانهای که زندگی میکنیم را چطور میبینید؟ هنر دیجیتال خواسته و ناخواسته وارد عرصة فرهنگ شده است؛ تولید هنری، تولیدات خلاقه، چيزهايي كه الان هست را ديگر نميشود بگوييم ضرورتش هست يا ضرورتش نیست، چه جایگاهی دارد يا ندارد. هنر ديجيتال خود جایگاهش را تثبيت كرده است، به عنوان شکل دیگري از هنر، چه از نقاشی گرفته چه سینما چه انیمیشن چه گیم، در همة عرصهها وارد شده است و تقریبا 95 درصد تولیدات خلاقه و هنری را به خودش اختصاص میدهد؛ پس دیگر حضور دارد کاملا و همه هم آن را شناختهاند و میتوانند و باید بتوانند كه از آن استفاده کنند. اما این كه من چقدر با آن موافق هستم و چه دیدگاهی نسبت به آن دارم، قطعا هنر دیجیتال هیچوقت نمیتواند اتفاقی که در شکل سنتی خود، در تولید هنری شکل میگرفت را تکرار بكند، به اين خاطر كه ما در اثر سنتي و تكنيكهاي رايج هنرمند را در اثر حس میکردیم، اما وقتی کامپیوتر آمد و فضای دیجیتال وارد آثار هنری شد انگار یک فاصله و یک حایل و یک پردهای افتاد بین هنرمند و آن اثری که تولید شده، هنرمند را ما خیلی از دور میبینیم و حسش نمیکنیم، ضربة دستش را نمیبینیم، لرزشهای دستش را نمیبینیم، اشتباهاتش را نمیبینیم و همه چیز در حد اشباع کنترل شده است؛ خب این اصلا خوب نیست برای اثر هنری، این مثل آن ميماند که ما داریم با یک ربات ارتباط برقرار میکنیم تا یک انسانی که گوشت و پوست و خون دارد... تشبیهی که من میتوانم بکنم در مقايسة اثری که در شیوة کلاسیک و سنتی و دستی تولید هنری میشد با اثری که در فضای دیجیتال دارد شکل میگیرد، شايد همین است که یک ربات یا یک انسان واقعی؟. شاید یکمقدار دیدگاه دیدگاه تندی باشد اما این دیدگاه من است و من قطعا طرفدار هنرهای سنتی و درواقع هنر، تولید هنر، در شکل سنتی خودش هستم و وقتی که اثري دیجیتال تولید میشود و دیده میشود، قطعا نمیتواند آن تاثیر اثر سنتي را داشته باشد. هرچند که همه دارند ترفندهایی رو میزنند كه اين فاصله را بتوانند از بين ببرند و اثرخودشان را، آن جنبة هنری خودشان را هرچه بیشتر ارتقا بدهند. این موضوع به نظر من موضوعی است که باید جلسات و نشستهايي پيرامون آن صورت بگیرد، داشتهها و نداشتههاي هنرهاي ديجيتال را ببينيم، تاثیر و تاثری که اين دو هنر ميتوانند روي يكديگر بگذارند را ببينيم و بررسي كنيم؛ كه اینها را میشود بعدها سر فرصت به طور جدی در موردش صحبت کرد. اما در دیدگاه همین است... قطعا هیچ قالیای قالی دستی نمیشود و قالیچة ماشینی قالیچة ماشینی خواهد بود. جنابعالی چه عواملی را موجب موفقیت در برگزاری یک رویداد سراسری، در حوزة هنرهای دیجیتال میدانید؟ موفقیت یک جشنواره و رویداد هنری به برگزاري آن و آثاري كه در آن نمايش داده ميشود برميگردد. پس ما باید سعی کنیم که آثار درجه یکی را بتوانیم انتخاب كنیم و رويداد را درست برگزار کنیم؛ این درست برگزار کردن یعنی این که دائم مطالعه بکنیم که در جشنوارههای درجه یک دنیا چه اتفاقاتي افتاده است و دارد میافتد و ما هم یاد بگیریم و همچنين خودمان هم خلاق باشیم، ما اتفاقهایی رو ایجاد بکنیم. آن موقع هست كه آن جشنواره، رويداد يا ايونت دیده میشود. اين امر مستلزم آن است كه تجربه كسب كنیم، این تجربه میتواند این باشد که خود شما بروید جشنوارههای مختلف را ببینید يا ميتوان از افرادي که در این حوزه تجربه دارند استفاده کنیم و نظراتشان را بشنویم. اين تجربيات بايد در سیاستگزاريها، آییننامهها و ساير موارد و بخشهايي كه در يك جشنواره اثرگذار است اعمال بشود و آن زمان است كه جشنواره میتواند کم کم شکل درست و بهتر خودش را پيدا كند. به نظر شما، آیا دانشجویان امروز اشتیاق یادگیری و انجام تجربههای جدید هنری را در خود دارند؟ دانشجویان امروز دو دسته هستند: یک دسته دانشجویانی که به شدت خلاق و عاشق یادگیری اند، كه قطعا تعداد این دانشجویان هم زیاد است و اینها سرمایة ما هستند، چرا که تجربیات تازهای در مدیومهای مختلف و آثار هنری به دست می آورند و به ما در آینده نمایش میدهند. تمام دلخوشی ما به حضور این نوع دانشجو است؛ خلاق، پویا، توانا، پرامید و سازنده؛ که زیاد هم هستند، مثل بچههای دانشگاه دامغان و خود شماها. عدهای از دانشجويان هم هستند که بدون تعارف، فقط آمدهاند که یک مدرکی بگیرند و حتی در حوزة هنر هم خیلی در آینده فعالیت زیادی نخواهند داشت. همهجا هم هست، نمیتوانیم تعارف بکنیم که همهی دانشجویان خلاق اند، همه توانا! نه! دقیقا دو دسته هستند و خوبیاش این است که ما هرجایی كه هستیم آن دستة اول را خیلی بیشتر میبینیم و شاهدش هستیم. یک تعدادی هم هستند که خب هرجایی باشند همین برخورد را با زندگی خودشان خواهند داشت . من آرزو میکنم همه هدفمند بشوند و همه بتوانند در هر حوزهای که فعاليت دارند اثرگذار باشند. چه عواملی سبب افت کیفیت آثار انیمیشن در حوزۀ دانشجویی شده است؟ شما چه پیشنهاداتی برای بهبود بخشیدن به آثار انیمیشن دانشجویی دارید؟ این که چه عواملی میتواند ارتقاع بدهد آثار انیمیشن ایران را و حالا آثار دانشجویی چون اینجا بیشتر دانشجویی مطرح است، واقعیتش این است که یکشبه نمیتوان این ارتقا را انتظار داشت. دانشجو باید بخواهد، اساتید باید آن انرژی لازم را بگذارند و شرایط كه مهمتر از همه است. شرایط اجتماعی باید برای هم استاد و هم دانشجو فراهم باشد و مسائل اقتصادی باید در حاشیه برود نه آن كه اصل باشد برای جامعه. آن وقت ما از یک رشد طبیعی بهره مند خواهیم بود، چه استاد و چه دانشجو. نه تنها انیمیشن بلکه بقیة هنرها بقیة رشتهها، فرقی نمیكند. ما باید در زندگی اجتماعی خودمان به یک تعادل برسیم. وقتی به تعادل برسیم تولیدات ما میتواند به آن سطح استاندارد جهانی برسد. اتفاقا در انیمیشن کوتاه تجربی ما به این استاندارد تقریبا رسیدهایم؛ اما خب این که آثار دانشجویی هم به سطح آثار حرفهای کوتاه تجربی ایران برسد، گاه با آن فاصله داریم، گاه هم آثار بسیار درجه یک دانشجویی ساخته شده است که جوایز متعددی در جشنوارهها گرفته اند. در دانشگاه خود ما تربیت مدرس سالیان سال، حداقل بیست سال است كه فارغ التحصیل فوق لیسانس انیمیشن داریم، ما دانشجویان به شدت خلاقی داشتیم كه جوایز متعدد بین المللی بردهاند؛ فیلمی بوده که نزدیک به چهل جایزة بین المللی برده و قطعا در دانشگاه های دیگر همینطور است. ما خیلی عقب نیستیم واقعا، اما در این بحث، خود من به عنوان کسی که کمالگرا هستم، بزرگترین نقطه ضعف را در دانشجویان ایران و حتی در فیلم سازهای کوتاه و بلند ایران، کمالگرایی میدانم. یعنی آن کمالگرایی که آنقدر ما تلاش بکنیم یاد بگیریم صبر بکنیم اندوخته داشته باشیم و حالا زمانش برسد که دست به آن تولید هنری بزنیم، این کمالگرایی نیست. شتاب، عجله، دانش کم و مسائل دیگر مثل مسائل اقتصادی، اینها باعث میشود که آثار توليدي گاه آسیبهای بسیاری داشته باشد. آثار خوب و درجه یک هم كم نداریم، همه چیز داریم اما خب میتوانیم بهتر از این، خیلی بهتر از اين باشیم. پيشتر خدمتتان گفتم اين امر مستلزم این است كه به یک تعادل برسیم؛ اما خب متاسفانه در حال حاضر کمی از این تعادل خارج شدهايم. من در پایان آرزوی موفقیت دارم برای همة دانشجویان عزیز و شما که برگزار کننده هستید؛ و امیدوارم که هرچه زودتر شرایط اقتصادی به گونهای بشود که همه به آسایشی برسند که بتوانند تمام تمرکزشان را بگذارند روی کاری که باید درست انجام بدهند و شعار همة ما «انجام دادن کار درست» باشد. وقتی این شعار همة ما باشد آنوقت میبینیم که جامعه، مملکت، تمام اجزاء و تمام ارکانش به بهترین نحو شکل میگیرد و گسترش پیدا میکند و از این طریق آن نشاط و زندگی واقعی که یک جامعة پویا دنبالش هست، محقق ميشود. موفق و مؤید باشید. بازگشت