از ثبت لحظات ناب تا روايت تاريخ ارسال شده در تاریخ :1399/11/21 گفتگو با استاد هديه درباني - عكاس، گرافيست و مدرس دانشگاه جشنواره هنرهای دیجیتال هکاتم، چه نکات متمایزی نسبت به دیگر جشنوارههای هنری کشور که بهصورت دانشجویی، در سطح کشوری برگزار میشوند، دارد؟ با توجه به ارتباطی که این سال ها با جشنواره داشتم و شور و شوقی که در دانشجویان برای برگزاری این جشنواره دیدم، این روحیه ی مشارکتِ بالا و ستودنی و نبودن جشنواره ای مشابه در کشور که بر هنرهای دیجیتال تأکید داشته باشد، این دو در کنار هم می تواند این جشنواره را به رویدادی متمایز و کم نظیر بدل کند. برگزاری شش دوره از جشنواره هنرهای دیجیتال هکاتم، چه دستاوردهایی برای این جشنواره و در سطح کلان، برای دانشجویان شرکتکننده داشته است؟ این شش دوره آزمون و خطا می تواند پشتوانه ای از تجربه باشد، که با تکیه ی برگزارکنندگان بدان و دیدن نکات مثبت و منفی، به هر چه بهتر برگزار شدن دورههای بعدی کمک کند. همچنین مجالی ست هر چند کوچک برای دانشجویانی که قدم در راهی دراز گذاشته اند و اینجا فرصت تجربه های کوچکِ قضاوت شدن و نقد شدن را خواهند داشت. نظر شما در رابطه با برگزاری مجازی برخی از رویدادها و جشنواره های هنری، در این شرایط تحت تاثیر همه گیری ویروس کرونا چیست؟ اگر این اجبار را یک فرصت ببینیم، مهم ترین ویژگی این فرصت ایجاد دایرهای گسترده از مخاطبین است که در طولِ جشنواره همراه خود خواهیم داشت که از هر نقطه ای از ایران به عنوان مخاطب در این جشنواره مشارکت می کنند و ما باید فضایی پویا و جذاب به کمک امکانات دنیای مجازی برای جذب این مخاطبان طراحی کنیم. جایگاه عکاسی و عکس در زمانهای که زندگی میکنیم را چطور میبینید و تا چه حد تأثیرگذار است؟ ذاتِ عکس ثبت لحظه است، گاهی حافظه ی تاریخی، که روح زمانه را ثبت میکند. بعضی اتفاقات با ثبت عکسی در دل تاریخ می مانند. گاه عکاس می تواند روایت گر تاریخ باشد، تاریخی که ممکن است عده ای به هر دلیلی سعی در پاک کردن آن داشته باشند. اما لحظه ای از هر تاریخی به واسطه ی عکس ماندگار میشود و این چرخه ای ست تکرار شونده. در زمانه ی ما، دنیای مجازی امپراطوری میکند. اینستاگرام با محوریت ثبت لحظه و اشتراک گذاشتن این لحظه ها به وجود آمده، همین بستری ست که موقعیتی از عرضه و تقاضا را فراهم میکند. یعنی هر شخصی تبدیل به روایت گری میشود که زندگی روزمره را به واسطه ی عکس روایت میکند. همین عرضه و به اشتراک گذاشتن هر چند در وسعت کم، تشویق به ثبت لحظه ها میکند. خودِ این چرخه دارد به ثبت وقایع کمک میکند که شاید الان بی اهمیت باشند. مثلاً هر عکس از هر پرستاری در هر بیمارستانی که از فرط خستگی گوشه ای از بیمارستان خوابش برده که خیلی حرفه ای هم گرفته نشده. الان یک عکس عادی به نظر برسد که چند روزی هم در فضای مجازی به شکلی احساسی و گذرا دست به دست میشود. اما با گذر زمان به ثبت لحظه ای با ارزش تاریخ بدل میگردد. چه عواملی سبب میشود که کیفیت برگزاري جشنواره هکاتم افزايش بايد و تأثیر بیشتری را در پرورش هنرمندان داشته باشد؟ فکر میکنم چون این یک رویداد دانشجویی ست، ذوق و شوق بچه ها قطعاً مهمترین علت تداوم و رسیدن این رویداد به ششمین دوره است. آزاد گذاشتن و بال و پر دادن به همین شوقی که در بچه ها هست، باعث تعامل هر چه بیشتر با هنرمندان و ایجاد فضایی برای تجربه کردن به پربار بودن بیشتر جشنواره میشود. در واقع به وجود آمدن دیالوگ و سؤالات و گفتگو پیرامون این سؤالات که از دل جشنواره و همین تعاملات بیرون میآید و شاید گاهی منجر به حل مسائل برای خود ما شود که حاصل همین تعاملات و گفتگوهاست. به نظر شما، آیا دانشجویان امروز اشتیاق یادگیری و انجام تجربههای جدید هنری را در خود دارند؟ آیا راهی برای بهبود این شرایط وجود دارد؟ ما وقتی در فضای هنر از یک تجربهی جدید صحبت می کنیم باید بدانیم که هر اثر هنری پشتوانه ای دارد و هر متنی تکرار متن های گذشته است. دانشجویان هنر که دست به تجربه هنری میزنند خوب است بدانند ابتدا باید به تجربه ی زیستی خود نگاه کنند و از دل همین زندگی روزمرهِ به خلق اثر هنری بپردازند.گاهی می بینم که خیلی از دانشجویان درگیر تولیدات هنرمندان دیگر هستند، مُدام دارند کارهای هنری دیگران را میبینند که البته من نمیگویم این بد است و نبینند بلکه میگویم به تجربه های فردی خود هم نگاه کنند. من مُنکر این نمیشوم که فیلم فلان فیلمساز و یا کارهای فلان هنرمند را نبینند بلکه میگویم همه اینها را اتفاقاً ببینید ولی در کنار اینها به زیست شخصی هم توجه داشته باشند. جشنوارهها (به صورت مشخص جشنواره هنرهای دیجیتال هکاتم) چه کارکردی میتواند برای یک عکاس و صنعت عکاسی داشته باشد؟ زمانی که عکاس، اثر خود را برای جشنوارهای میفرستد، هر جشنواره ای در هر گوشهای از دنیا با هر عنوانی و هر موضوعی، خودِ این باعث می شود که هنرمند به پروسه ی چالش برانگیز قضاوت شدن و گاه چالش نقد شدن قدم بگذارد. این پروسه اگر به شکلی درست اتفاق بیفتد شاید بتواند دریچه ای متفاوت پیش روی هر هنرمندی خاصه عکاس قرار دهد و شاید هم کمی به بهتر شدن کارش کمک کند. عوامل مهم و تاثیرگذار در عکاسی چیست؟ ببینید ما در عکاسی سه چیز داریم سوژه، واقعیتی که اتفاق میافتد و عکاسی که به اجبار و خواسته یا ناخواسته در نقشِ راوی قرار میگیرد. این موقعیتی ست که در هر عکسی می افتد. هیچ عکسی وجود ندارد که سوژه، راوی و یا واقعیتی که اتفاق می افتد را نداشته باشد اگر این سه درست در جای خود باشند عکسی خوب خواهیم داشت. آیا هزینه کردن برای دوربین و سایر تجهیزات تعیین کنندهی کیفیت عکس و مورد تأیید بودن آن است؟ البته که هر چه تجهیزات پیشرفتهتر باشد ،طبیعتاً امکانات بیشتری را در اختیار عکاس قرار میدهد. اما مساله نگاه عکاس است . هر کسی که عکاسی را به شکل تجربی و یا هر شکلی دیگر انجام میدهد بیشتر باید عکسِ متعلق به خود را بگیرد. با این نگاه دیگر تجهیزات آنقدرها هم مهم نیست. حتما نباید با یک دوربین پیشرفته و یک لنز خوب این اتفاق بیفتد. نه، هیچ قراردادی این چنینی وجود ندارد. البته که تجهیزات بهتر، کیفیت را هم بالاتر می برد اما در آغاز تجربه کردن به نظر این ها خیلی مهم نیست. به نظر شما چه عواملی سبب اُفت کیفیت آثار عکاسی در حوزه دانشجویی میشود؟پیشنهاد شما برای بهبود بخشیدن کیفیت عکسها چیست؟ بیشک رعایت اصول اولیه مثل ترکیببندی، نور و... از الزامات است. آنچه به وفور در عکس های ارسال شده در دور ههای پیشین کاملاً مشهود هست عدم رعایت همین نکات اولیه است. همین که دانشجو یاد بگیرد این نکات را به درستی رعایت کند قدم در مسیری هیجانانگیز گذاشته که استمرار و آزمون و خطای بسیار در این مسیر می تواند آغازگر راهی درست باشد که گاه منتهی شکل گیری نگاه شخصی عکاس میشود و منجر به خلق اثر هنری مطلوب. در عکاسی چه عواملی تأثیر گذار هستند؟ همانطور که پیش تر اشاره کردم،در عکاسی سه مساله مهم وجود دارد تا یک عکس خوب شکل بگیرد.سوژه، واقعیت، عکاس که حالا قرار است روایت کند. هر وقت این سه نقش خودشان را خوب بازی کنند،یک عکس خوب هم گرفته میشود. برای من قابل درک نیست که پیرمردی بازنشسته را که هر روز جلوی بقالی سر کوچه شان با تسبیحی در دست که مدام میچرخاند را در بوتیکی در تجریش ببریم و از او عکاسی کنیم. اگر هم بشود مسلماً بیرون میزند در واقع با این کار آن پیرمرد را از واقعیت خودش جدا کردهایم مثل یک لکه که از بوم بیرون میزند، این سوژه هم در موقعیتی غیر از موقعیت خودش بیرون میزند. نقش دانشگاه در پرورش یک عکاس خوب چه مقدار است؟ دانشگاه اصول اولیه را به دانشجو میآموزد و فرصت آزمون و خطای بسیار را برای دانشجو فراهم میکند و اگر به درستی به وظیفه خود عمل کند جاییست که جسارت را به دانشجو میدهد. جسارت در ساختن و خراب کردن و این تمرینی ست برای چالش های فردا. انتهاي مطلب بهمن 1399 / روابط عمومي ششمين جشنواره ملي هنرهاي ديجيتال هكاتم بازگشت