جشنواره هکاتم، در مسیر پیشرفت ارسال شده در تاریخ :1399/12/20 گفتگو با دکتر حسین یزدانشناس، پژوهشگر سینما و مدرس دانشگاه جشنوارهها به صورت مشخص جشنواره هکاتم چه کارکردی میتوانند برای فیلمها و فیلمسازان داشته باشند؟ اساسا هدف اول جشنوارهها، معرفی استعدادهای جدید است؛ یعنی کسانی که مراحل آموزشی را گذراندهاند و با انگیزهٔ زیاد دست به تولید آثاری در حوزههای مختلف هنری زدهاند، نتیجه کارشان را عرضه میکنند که در ابتدای امر کارشان دیده شود و در وهله بعد، مورد بررسی و داوری قرار بگیرد تا به عنوان مثال به عنوان اثر برگزیده انتخاب شود. نکته دوم هم این است که در جشنوارهها به واسطهٔ شناخت علاقهمندی های مشترک، ممکن است بین شرکتکنندگان یا مخاطبان همکاریهای بعدی رقم بخورد. متأسفانه جشنوارههایی که به صورت آنلاین و در دوره کرونا برگزار میشود، چنین کارکردهایی را تقریباً سلب میکند، اما اگر این رویدادها امکان گردهمایی داشته باشند، در تماشای فیلمها، قدم زدن در گالریها و ... آدمها میتوانند دوستان، همفکران و همکارانی پیدا کنند که ممکن است سرنوشت و آینده شان را تغییر بدهد و شاید این مواجهات منجر به همکاریهای مهم و کسب موفقیتهای بزرگ بعدی برای هر دو طرف شود. در نهایت، اگر فردی در یک جشنواره کوچک شرکت کند و برگزیده آن جشنواره شود، همین موجب ایجاد یک نکته مثبت در رزومه آن فرد میشود و در مراحل بعدی فعّالیتهایش، میتواند از آن استفاده و به نتایج بهتری دست یابد. به طور معمول در برگزاری رویدادهای رقابتی سینمایی، چه امتیازهایی برای فیلمسازان در نظر گرفته میشود؟ از جشنواره تا جشنواره متفاوت است. جوایز نقدی، لوح تقدیر و دیپلم افتخار و در برخی مواقع حمایت از ساخت فیلمهای بعدی رایج است. با توجه به اینکه جشنواره ما، یک جشنواره جوان و دانشجویی است، انتظار قدرت مالی چندانی نباید از آن داشته باشیم. در واقع فقط همان رقابت و معرفی استعدادها در آن معنا پیدا میکند و جوایز آن بیشتر ارزش نمادین دارد. محدودیتهای مالی و همین طور دور شدن از محیط و شرایط دانشگاه چه مقدار بر کمیت و کیفیت فیلمهای کوتاه دانشجویان تأثیر گذاشته است؟ کرونا به دولیل تأثیر منفی بر کیفیت و کمیت آثار داشته است. اول اینکه دانشجو وقتی میخواهد فیلمی بسازد، از دوستان و اطرافیانش استفاده میکند. همین در کنار دوستان بودن، در ایدهپردازی و آمادگی و پیدا کردن انگیزه خیلی موثر است. نکته دیگر اینکه کرونا تبعات اقصادی زیادی داشته، فشار مالی زیادی به بسیاری از خانوادهها وارد کرده و فیلمسازی فرزندان، طبیعتاً از اولین مواردی است که حذف میشود. بنابراین شرایط کرونا حمایتهای خانوادهها از فیلمسازی فرزندانشان را کم کرده است. از طرف دیگر، بسیاری از شغلهای موقت و شغلهایی که مبتنی بر تجمعات بوده را کرونا از بین برده و برخی از بچهها که خودشان شغلی داشتهاند، شغل خود را از دست دادهاند و توان اقتصادیشان کاهش یافته. در نتیجه فیلمسازی کمتر شده و شرایط فیلمسازی هم سختتر شده است. در کنار همه اینها، رعایت پروتکلهای بهداشتی هم سخت و هزینهبر است. به هرحال برای ساخت فیلم یک گروه فیلمسازی حدود 15نفره باید حداقل 4 یا 5 روز کنار هم باشند تا یک فیلم کوتاه را فیلمبرداری کنند و این محدودیتهای بهداشتی آزارشان میدهد. نقش دانشگاه در فعالیت علمی دانشجویان علاقهمند به فیلمسازی چه مقدار است؟ مهمترین نقشی که دانشگاه دارد این است که تعداد زیادی از علاقهمندان فیلمسازی را گرد هم میآورد و حداقلهایی را هم در اختیارشان قرار میدهد. یک دوربین، ست صدا و ست نور در اختیار بچهها قرار داده میشود و همین در این مرحله کمک بزرگی است. مثلا دانشکده خودمان (دانشکده هنر دانشگاه دامغان) در رشته تلویزیون، ادبیات نمایشی و سینما که به تازگی اضافه شده، آموزشهایی ارائه میدهد و بچهها مدام در معرض تماشای کار های یکدیگر هستند. چه در کلاسها، چه در محیطهای دانشجویی و خوابگاهی. مدام کارهای همدیگر را میبینند و نقد میکنند. بنابراین دانشگاه بسیار کمک بزرگی است. به قول آقای فرهادی، اگر شما در کلاس چیز زیادی نیاموزید، به جایش در راهروها چیزهای بسیاری میتوانید یاد بگیرید. یعنی ممکن است در ساختار رسمی و اداری و خشک کلاسها که سیلابسهای درسها سالهاست تغییر نکردهاند، بسیاری از انتظارات برآورده نشود، اما حتماً در راهروهای دانشکده، می توانیم از یکدیگر یاد بگیریم. 5. در کشورهای پیشتاز در سینما، بنیادهایی جهت حمایت و به ثمر رساندن ایده، خلاقیت و استعدادهای سینمایی وجود دارد. در ایران غیر از انجمن سینمای جوان و چند نهاد کوچک دیگر، آیا دانشگاهها سازوکاری برای حمایت از ایدهها و استعدادهای دانشجویان در نظر گرفتهاند؟ من در پیش فرض سوال تردید دارم. شما در آمریکا یک بنیاد معرفی کنید که برای حمایت از استعدادهای سینمایی تأسیس شده باشد. واقعیت این است که خیلی به این شکل نیست. فیلمسازی هنری گرانقیمت و کار دشواری است. به سادگی شرایط فیلمساز شدن فراهم نمیشود. یادم میآید آقای حسن فتحی در کلاس ما تعریف میکرد که: «من وقتی برای سریال مدار صفردرجه به مجارستان رفتم، (یا شاید یکی دیگر از کشورهای شرق اروپا) وقتی با اهالی سینمای آنجا گپ میزدیم، میگفتند ما سالی 5 یا 6 فیلم بیشتر تولید نمیکنیم و در سینماها به طور عمده فیلمهای خارجی نمایش داده میشود. به علت اینکه ساختن فیلم خیلی گران است و کسی از پس تأمین هزینههایش بر نمیآید». این در حالی است که در ایران قبل از شیوع کرونا ما سالی 100 تا 120 فیلم میساختیم و انواع حمایتهای دولتی و نهادی از فیلمسازی اتفاق میافتد. اما حالا اینکه کافی نیست یا جهتش درست نیست یا... بحث دیگری است. ولی به هر حال ایران از جمله کشورهایی است که حمایت زیادی از فیلمسازی انجام میدهد. انجمن سینمای جوان هم بودجهٔ سالانهٔ مشخصی برای حمایت از ساخت فیلمهای کوتاه در اختیار دارد. این بودجه مقدار زیادی نیست، برای مثال فکر میکنم بودجه سال 1399 سینمای جوان برای تولید فیلم، حدود 7 میلیارد تومان بود. بودجه زیادی نیست ولی همین هم به نظرم بودجه بدی نیست و میشود امیدوار بود که با رفع مشکلات مالی دولت افزایش پیدا کند. از طرف دیگر، اساسا در فیلم کوتاه ما نباید به تولیدهای پرزرقوبرق فکر کنیم. به نظر من، در فیلم کوتاه ایدهٔ خلاقانه در فیلمنامه و ابتکار عمل در کارگردانی حرف اول را میزند و فیلمهای مختلفی هست که میشود این را در آنها نشان داد. با توجه به اینکه جنابعالی داور بخش فیلم در پنجمین دورهٔ جشنوارهٔ هکاتوم بودهاید و در سالهای اخیر با جشنواره هکاتوم در ارتباط بودهاید، جشنواره هکاتوم از نظر شما چه روندی را طی میکند؟ باید بگویم جشنوارهٔ هکاتم با سرعت خوبی در حال رشد است. جشنواره هنرهای دیجیتال هکاتم (که من ترجیح میدهم با واو نوشته بشود، "هکاتوم". به قصد مزاح عرض کردم البته)، بسیار خوب دارد پیشرفت میکند. جشنواره سال ۹۷ را به خاطر دارم که در کارگاه عکاسی دانشکده، برای تصمیمگیری در رابطه با اهدای جوایز جمع شده بودیم و بعضی از دوستان میگفتند که فیلمها کیفیت لازم برای جایزه گرفتن را ندارند. منتها بحثی که مطرح شد این بود که درست است که کیفیت آثار خیلی مناسب نیست، اما جوایز حذف نشود تا بچهها تشویق شوند برای فیلم ساختن. دوره قبل مجدداً ۴ یا 5 فیلم در بخش مسابقه بود که هیچ کدام آثار خوبی نبودند و آن پنج فیلم اگر امسال در جشنواره شرکت کرده بودند، با قاطعیت میتوانم بگویم جزو فیلمهای نهایی انتخاب نمیشدند. امسال کیفیت فیلمها خیلی بهتر شده و این جای امیدواری دارد. به هر حال هر جشنواره کوچکی از صفر شروع میکند. الان ما در ششمین دوره جشنواره هکاتم، بارقههایی از بلوغ را میتوانیم ببینیم. من امیدوار هستم که برای مثال در دوره دهم، هکاتم به یک جشنواره استاندارد ملی تبدیل شده باشد. حتما این اتفاق رخ میدهد و زحماتی که همه در طول این سالها کشیدهاند، از آن دوستانی که ایده برگزاری جشنواره به ذهنشان رسیده، دوستان انجمن علمی تلویزیون در سال ۹۲ یا ۹۳ که برای اولین بار جشنواره را راه انداختند، دبیرها و اعضای هیئت اجرایی دوره اول تا الان همه کمک کردهاند تا این نهال شکل بگیرد و الان دیگر جای پایش محکم شده. شکل برگزاری جشنواره هنوز باید ارتقا یابد و حضور و مشارکت عزیزان خارج از دانشکده باید بیشتر شود. اگر زمانی صد در صد پرسنل جشنواره از خود دانشکده بودند، الان باید سهم نیروهایی که خارج از دانشکده هستند، چه استادها و چه فیلمسازها و بقیه شرکتکنندهها، مدام افزایش پیدا کند و به بیشتر از این ها برسد، تا إنشاءالله کیفیت جشنواره با همین شیب افزایش پیدا کند. به نظر شما چه عواملی سبب افت کیفیت آثار فیلم کوتاه دانشجویی میشود؟ پیشنهاد شما برای بهبود بخشیدن به کیفیت آثار فیلم کوتاه چیست؟ پاسخ این سوال شاید به اندازه یک ترم تحصیلی زمان لازم داشته باشد؛ ولی من به چند مورد اشاره میکنم. از نظر من، مهمترین عامل این است که بچه ها عجله دارند سریعتر فیلمشان را بسازند و وقت و انرژی لازم را برای مرحله فیلمنامه صرف نمیکنند. به همین دلیل است که فیلمنامهها اغلب مشکل دارد و به جای خوبی نمیرسد. بسیاری از بچههایی که فیلمهای خوبی نساختهاند، اساساً تعریف درستی از فیلم کوتاه ندارند و زیاد فیلم کوتاه ندیدهاند. به هر حال لازم است که این حوزه را جدیتر دنبال کنند، تا به جای بهتری برسند. در واقع در سینمای بلند ایران هم کم و بیش میتوان این موضوع را مشاهده کرد که برای فیلمنامه وقت و انرژی کافی گذاشته نمیشود و ما عجله داریم که سریعتر فیلم را بسازیم. من هم قبول دارم که به هرحال دورهٔ ساخت فیلم با تمام سختیها و زحماتش، هیجان بسیاری دارد و بسیار هم لذتبخش است. به همین خاطر است که بچهها دوست دارند سریعتر مراحل ابتدایی را طی کنند و به مرحلهٔ فیلمبرداری برسند. برای بهبود بخشیدن به کیفیت آثار فیلم کوتاه نیز، پیشنهادم این است که دانشجوها سه کار را انجام دهند؛ فیلم ببیند، فیلم ببیند و فیلم ببیند. هیچ راهی غیر این وجود ندارد که آدم مدام فیلمهای دیگران را ببیند و مدام با خودش بازاندیشی کند، که در فیلمی که خودش میخواهد بسازد در کجای کار ایستاده. مدام از خودش بپرسد، فیلمی که میخواهم بسازم ارزشش را دارد؟ چطور فیلمی ارزش ساخت دارد و به چه سمتی باید بروم؟ و اینکه فیلم ساختن اهمیت داشته باشد نه پیام صادر کردن. این هم مشکلی است که گاهی مشاهده میکنیم فیلمها خیلی گل درشت و شعاری میشوند. فیلمها گاهی شعارهای ایدئولوژیک دارد، گاهی خیلی سطحینگرانه و دم دستی است و گاهی هم خیلی نیهیلیستی و پوچگرا. هر سه مورد آسیبهای بسیار بزرگی به شمار میروند و فراموش نکنیم هر سه موردی که گفتم به یک میزان ارزش فیلمها را پایین میآورند. یکی از مشکلات دیگری که در ایدههای آثار دانشجوها وجود دارد، ساده دیدن پدیدههای جهان است که نتیجه آن است که گاهی همه چیز را میخواهند با ارزشهای اخلاقی تفسیر کنند و از شرایط اجتماعی و سیاسیای که این نتایج را به بار آوردهاند غافل میشوند. اگر بخواهم باز هم خلاصه بگویم، برای ساختن فیلمهای بهتر باید انرژی کافی را برای فیلم دیدن و فیلمنامه نوشتن بگذارند. منبع اصلی ایده برای فیلم کوتاه را چه میدانید؟ اقتباس از کتاب و فیلم را تا چه اندازه پیشنهاد میکنید؟ اقتباس حتماً منبع خوب، غنی و بسیار مفیدی است، ولی اقتباس حد و حدود دارد. یعنی به این راحتی مهیا نمیشود. ما شرایط فرهنگی ویژهای داریم و به علت این شرایط فرهنگی، اقتباس در سینمای بلندمان هم نسبت به فیلمهایی که در دنیا ساخته میشود، خیلی کمتر است و البته بحث مفصلی دارد که اینجا نمیگنجد. به طور کلی اقتباس اتفاق خوبی است و میتواند کمک کننده باشد، ولی نباید انتظار داشته باشیم که سهم زیادی در فیلمهای کوتاه داشته باشد. برای مثال اقتباس کردن از منابع غنی ادبیات فارسی به این سادگی میسر نیست و تبدیل آن گفتمان جاری و ساری در ادبیات کهن ما به گفتمان روز و ساختن فیلمهای جذاب، کار دشواری است و حتی در برخی موارد نشدنی است. من بیشتر اقتباس از فیلمهای دیگر را پینشهاد میکنم. اقتباس هم به این معنا نیست که آثار دیگران را تقلید کنیم، بلکه باید آنها را الگو قرار دهیم و کشف کنیم که دیگران چگونه فیلم ساختهاند، درباره چه چیزهایی فیلم ساختهاند تا ما هم متناسب با دغدغهها و علاقههای خودمان به سمت انتخاب ایده و تولید فیلم برویم. چه آینده کاری در انتظار فیلمسازان فیلم کوتاه است؟ تعداد مشخصی از فیلمسازان فیلم کوتاه در آینده از فیلمسازی دست بر میدارند. تعدادی ممکن است جذب سینمای حرفهای شده و به فیلمسازهای خوشنام آینده تبدیل شوند که در این سالها هم شاهد این رویه بودهایم. تعدادی نیز ممکن است به سمت تولید انواع ویدئو بروند، برنامههای تلویزیونی و آگهیهای تجاری و مانند اینها چه در تلویزیون، چه در شبکههای ماهوارهای، سایتها و ... . بنابراین از الان نمیشود پیشبینی کرد. کلا هم ظرفیت پذیرش و جذب صنعت سینما در ایران خیلی بالا نیست. همان طور که اشاره کردم، در ایران هر سال حدود صد فیلم میسازیم. یعنی هر سال به بیشتر از حدود صد کارگردان نیاز نداریم و این را هم در نظر بگیرید که کارگردانی که امسال فیلم ساخته است، اینطور نیست که سال بعد نتواند بسازد. بنابراین ما شاید حدود 200 کارگردان در کشورمان لازم داریم، درحالی که تعداد کسانی که وارد حوزه فیلم کوتاه میشوند، خیلی بیشتر از این عدد است و رقابت هم بسیار شدید. اگر کسی فکر کند که با ساختن فیلمهای حتماً تبدیل میشود به یک کارگردان حرفهای فیلمهای بلند، این گونه نیست و این بسیار خوشبینانه است. ولی یکی از مسیرهایی که وجود دارد به سمت کارگردان حرفهای شدن، شروع از ساختن فیلم کوتاه است و این مسیر امن و امتحانشدهای است. کیفیت و کمیت فیلم های تجربی مستند و داستانی را به طور مجزا چطور دیدید؟ به نظرم در این دوره از جشنواره فیلمهای مستند کمی ضعیفتر بودند، فیلمهای تجربی شاید از همه بهتر بود و فیلمهای داستانی هم جایی در این وسط قرار میگیرند. از نظر تعداد هم معمولاً همیشه تعداد فیلمهای داستانی بیشتر است. إنشاءالله شما خودتان فیلمها را میبینید و قصاوتهای خودتان را دربارهٔ کیفیت فیلمها خواهید داشت. ولی در مجموع این 16 فیلمی که انتخاب شد، همه فیلمهای قابل دفاعی هستند. فیلمهایی که دیدنشان نکاتی را به آدم یاد میدهد و برای کسانی که علاقهمند هستند به حوزه فیلمسازی، دیدن این فیلمها بسیار مفید است. بازگشت